" بی برگ "
باددرباغ گل ها وزان است
برگِ گل زیرپای خزان است
بلبل خوش نوا لب فروبند
زاغ در باغ گل نغمه خوان است
*****
باغ چون میزبان خزان شد
جلوه ای ازجمالش عیان شد
برگ،رقصان زِپیدایی رنگ
گرچه زیبایی گل نهان شد
*****
سرفرازان درختان بی برگ
بربساطی پر از برگ رنگین
درشگفتم از این بزم خاموش
ازسکوتی چنین سردوسنگین
*****
برگ بازیچهی دست باد است
همچنان ایستاده درختان
گرچه پایان برگ استپاییز
رویشِ باغ را نیست پایان
+ نوشته شده در جمعه سی و یکم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 19:26 توسط اسماعیل امینی
|
نقل نوشته ها با ارجاع به نام وبلاگ ونویسنده آزاد است