احتمالا شب با روز فرق دارد! (طنز - روزنامه تهران امروز)
اگر خیال میکنید که فرق شب و روز را میدانید ، با همین خیالات خوش باشید که من هم تا همین دو سه روز پیش خیلی خوشحال بودم که اگر هیچ چیز را ندانم ، دست کم مطمنئم که فرق شب و روز را میدانم.
بیت:
زآن شبی که وعده کردی روز وصل
روز و شب را می شمارم روز و شب
با همین خیالات برای خودم کیف میکردم و به خودم دلداری میدادم که آدم باهوشی هستم چون فرق روز و شب را میدانم ، در گلستان سعدی خوانده بودم که سلطان آن روزگار ، از نعمت هوش حتی به اندازۀ من هم بهره نداشته و ظاهرا فرق شب و روز را نمیدانسته
قطعه:
خلاف رأی سلطان رأی جستن
به خون خویش باشد دست شستن
اگر خود روز را گوید شب است این
بباید گفت: اینک ماه و پروین
بعد که در شعر مشهور زمستان ، از اخوان ثالث این سطرها را خواندم، از این که حتی از آن شاعر بزرگ هم با هوش ترم خیلی خوش به حالم شد.
شعر:
حریفا رو چراغ باده را بفروز
شب با روز یکسان است
شنیده ام که شعر اخوان یک نسخۀ بدل هم دارد که در آن " چراغ باده" به "چراغ بادی " اصلاح شده است محض رعایت احوال زمانه از جمیع جهات!
حالا کسی که خیال میکند خیلی چیزها را میداند تا آن جا که حتی فرق شب و روز را میداند، بهتر از سلطان قدیم و اخوان جدید، در راهرو دانشگاه با یک دانشجو مواجه میشود که ساعت هشت صبح دارد دنبال کلاس دانشجویان شبانه میگردد.
هر چقدرتلاش کردم نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم،با لحنی پر از کنایه به آن جوان گفتم:
الان ساعت چند است؟ اصلا شما بیدارید ؟
جوان دانشجو ، با تعجب نگاهم کرد و رفت و از روی تابلوی دانشگاه شمارۀ کلاس را یافت و به کلاسش رفت.
وقتی برنامۀ کلاس دانشجویان شبانه را در تابلو خواندم و دیدم که زمان تمام کلاس های شبانه از ساعت هشت صبح تا یک بعد از ظهر است ، لبخند هوشمندی و مفاخره وتمسخر بر صورتم خشکید.
ازیک آدم درست و حسابی پرسیدم: آیا شما فرق شب و روز را میدانید؟
با تعجب گفت : مقصودتان چیست؟
گفتم: چرا دانشجوی شبانه با روزانه هیچ تفاوتی ندارد؟
آن آدم درست و حسابی نگاهی به من کرد و گفت: البته که تفاوت دارد، اما به جای فکر کردن به تاریکی و روشنی ، بودن و نبودن خورشید و نگرانی بیهوده دربارۀ ساعت های شب و روز، بروید تفاوت دانشجوی شبانه و روزانه را از امور مالی دانشگاه بپرسید تا مظنه دست تان بیاید!
***
خوانندۀ گرامی ! حالا که به نادرستی تصورات خود از تفاوت میان شب و روز ، پی بردید و پردۀ جهل و غرور پیش چشم تان دریده شد، بروید و شعرهای بزرگان را دربارۀ شب و روز بخوانید و اگر برای درک معانی عمیق آن احساس درماندگی کردید، به ادارۀ امور مالی مراجعه کنید تا برای تان حل معما کند بهتر از پیر مغان ، آن هم نه در شب تاریک بلکه در ساعت اداری و روز روشن!
نقل نوشته ها با ارجاع به نام وبلاگ ونویسنده آزاد است